Friday, December 22, 2006

رژیم و امنیت در بلوچستان

رژیم آخوندی ایران با سیاست سرکوب و لشکرکشی و استفاده از انواع برچسبها و حربه ها در خدشه دار نمودن چهره مبارزان سعی نمود که نشان دهند که منطقه را کاملا تحت سیطره و قدرت خویش دارد و به اصطلاح امنیت را در منطقه برقرار نموده است.
البته در مناطقی اینچنین نظیر بلوچستان ، کردستان و احواز بیشتر یا کاملا منظور از امنیت ، امنیت برای مزدوران و عمال رژیم در آن مناطق است و مردم آن مناطق مدتهاست که با امنیت بیگانه اند . مراد از امنیت برای عمال و مزدوران همان است که کسی از آنان پرس و جویی در چپاولگریها و فساد و ظلمشان بر مردم نداشته باشد و آنان با آسودگی خاطر همچنان سیاستهای ضد بشری خویش را بر این مردم ادامه دهند . نداشتن امنیت مردم محلی را ساده می توان اینطور شرح داد و آن اینگونه است که مردم بومی این مناطق هرگز در ناامنی از جانب مبارزان و فعالان سیاسی نبوده اند زیرا مبارزان خود برخاسته از بطن همان جامعه بر ضد این امنیتچی های مخل امنیت بوده اند و امنیت مردم بومی همواره و در بسیاری از ابعاد مورد تعرض همین به اصطلاح امنیتچی ها و مزدوران رژیم و عمال محلیشان بوده است . پس آنجاست که تعریف امنیت برای رژیم و برای مردم بومی این مناطق بس تعریفی متفاوت دارد و همان ماه من و ماه تو است .
آری ، رژیم برای اثبات این به اصطلاح امنیت و آسودگی خاطر مزدوران خود در بلوچستان یک سفر فرمایشی برای رییس مجلس آخوندی (حدادعادل) ترتیب داد .
حداد عادل با سفرش به بلوچستان سعی در اثبات برقراری همان امنیت برای اربابان آخوند و پاسدارش در تهران را داشت و سردار رضایی فرمانده قرارگاه سرکوب و توحش شرق کشور در زاهدان ، شهریاری نماینده انتصابی رژیم در مجلس آخوندی و نکونام آخوند جانی رییس دادگستری در بلوچستان و دهمرده استاندار مزدور رژیم با دعوت و آوردن این آقای حداد عادل به بلوچستان خواستند علی خامنه ای را اطمینان خاطری دهند که میلیاردها بودجه و لشکرکشیهایی که در بلوچستان شده مثمر ثمر بوده و چپاول و تجاوز و جنایات رژیم در بلوچستان بدون هیچ خللی همچنان مستدام خواهد بود.
ولی این به اصطلاح امنیت دیری نپایید و با نسیمی صبحگاهی توسط فرزندان رشید بلوچستان از هم پاشید و آنچه را که رژیم و عمال جنایتکارش در ماههای اخیر بافته بودند را واریخت .
بلی ، فرزندان بلوچستان با انفجار بمب در مقابل استانداری در شبانگاه 23 آذرماه 1385 شب قبل از انتخابات شوراها و خبرگان ، در کنار دفتر نمایندگی رهبری در بلوچستان ، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در میدان آزادی زاهدان که یکی از بالاترین ضریبهای امنیتی را در کل کشور داراست و مجهزبه انواع سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی است ، نشان دادند که تمهیدات و تلاشهای رژیم در خفه کردن صدای آزادیخواهانه مردم پوچ و بی اثر بوده و است.
نیروهای مقاومت مردمی با این عمل باری دیگر به همه مردم و مبارزان در جای جای کشور اثبات نمودند که اینان به چه آسانی آسیب پذیرند و با اندک اراده و تلاشی می توان خواب خرگوشی رژیم و مزدوران محلیش را بر هم زد و ندای آزادی و آزادگی را طنین انداز کرد .
دلاور مردان مقاومت 4 روز پس از آن واقعه در تاریخ 27 آذرماه 1385 با به هلاکت رساندن تعدادی دیگر از نیروهای سرکوبگر در جنوب بلوچستان در منطقه مورتان از توابع بخش سرباز، قدرت ایمان و اراده مردم مظلوم بلوچستان در مبارزه علیه ظلم و استبداد را به مانور گذاشتند تا رژیم بداند که ننگ را با رنگ نخواهد توانست از بین بردن و روزهای عیش و نوش مزدوران رژیم در بلوچستان به پایان خویش نزدیکتر میشود .
اینها شمه های کوچکی از قدرت ایمان و اراده فرزندان مؤمن و مبارز بلوچستان بود که همچون نسیمی صبحگاهی بر ظلم و استبداد وزیدن گرفت و رژیم را یارای حفظ امنیت عمالش نیست.
روزی که نسیم ایمان و رشادت فرزندان بلوچستان به طوفانی بدل گشت و کاسه صبرشان لبریز شد آنگاه فرزندان بلوچستان خواب را بر همه مستبدان و جنایتکاران حتی در تهران حرام خواهند نمود و باز هم به قول دوستی کس جلودارش نتوان بودن که نتواند بودن .
آری ، فرزندان مؤمن و غیور بلوچستان در ادامه رشته عملیاتهای اقتدار 2 که همچون نمایشی برای ندای حق علیه باطل، در تاریخ 29 آذرماه 1385 بر آن شدند که تعدادی از پاسداران رژیم را به سزای اعمالشان برسانند و افسوس و صد افسوس که چاشنی فرستادن این جنایتکاران به درک عمل ننمود و به قول دوستی اینبار بخب یاریشان نمود ولی دلاور مردان بلوچستان باری دیگر به سادگی توانستند به رژیم و عمالش بفهمانند که روزشان به سر رسیده و امنیت سردار رضایی ها ،پورمحمدی ها ،شهریاری ها ،نکونام ها و دهمرده ها و خامنه ای ها بیش از آن شکننده است و آن چاشنی عمل ننموده ، به راحتی شورای عالی امنیت ملی شرق کشور را به تشکیل جلسه واداشت و پورمحمدی وزیرکشور رژیم را از تهران جهت زیارت آن" چاشنی مقدس امنیت" به بلوچستان کشانید .
رژیم و مزدوران محلیش چه ساده لوحانه بر این باورند که آنها با اعدام و سرکوب فرزندان و مظلومان بلوچستان می توانند بقای رژیم جهل و جورشان را بیمه نمایند ولی نمی دانند که فرزندان بلوچستان در راه قیام حق علیه باطل و رهایی مردم مظلومشان از استبداد آخوندی آنچنان کمر بربسته اند که در این راه عاشقانه به سوی گلوله ظلم و جور می شتابند تا بدانجا که عملیاتهای فدایی در شرف اجرا بر ضد مستبدان و زالوصفتان رژیم در منطقه و کشور را در برنامه مبارزات آزادیخواهانه و حق طلبانه خویش دارند .
و در یک کلام کاه امنیت رژیم در شعله های خشم ، اراده و ایمان فرزندان بلوچستان تا براندازی نظام فاسد و شیطانی آخوندها خواهد سوخت.

فرزند بلوچستان : احمد بلوچ

Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?