Wednesday, November 08, 2006
دیکتاتوری که مرگش ،حتی مرگ می آفریند
سامناک آقایی
سرانجام بعد از مدتی نسبتا طولانی و در یک دادگاه فرسایشی که در طول محاکمه متهمان حزب ساقط شده بعث به رهبری صدام چنین بار کار به تعطیلی جلسات دادگاه و حتی عوض کردن دو قاضی نیز کشیده شده بود، برای صدام و هفت تن از دارودسته اش حکم صادر شد. این حکم تنها حکم یکی از جنایات صدام و همکارانش می باشد که در آن صدام دستور کشتن بیش از 142 تن از شهروندان شیعه عراقی را صادر می کند. این اتهام صدام یکی از اتهاماتی بود که صدام متهم به آن شده بود. البته دادگاه بغداد، صدام را تنها برای 12 اتهام از مجموع 500 اتهامی که علیه او ثبت شده بود فرا خوانده بود و این اتهامی که صدام را با حکم اعدام با چوبه دار روبرو کرد نیز یکی از اتهامات کوچک صدام و همراهانش از این 12 اتهام اصلی بوده است.
هنوز بسیار معتقدند که باید صدام به خاطر تمامی این 12 اتهام محاکمه شود. در محاکمه صدام کوچکترین اشاره ای به جنایت وی علیه ایران و استفاده از بمب شیمایی در جنگ هشت ساله نشده است. همچنین صدام به جرم نسل کشی علیه کرد ها نیز بااینکه چند جلسه محاکمه شد ولی در این مورد نیز حکمی دریافت نکرده است.
از این ها که بگذریم می رسیم به واکنش های عجیب و در خور توجه تعدادی از مقامات عراقی و جهان و گروه های از مردم عراق.بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران و آمریکا از صدور این حکم علیه صدام استقبال کردند. ایران را می توان دوست نزدیک چند سال آخر حیات حکومت صدام نامید که بعد از جنگ اول خلیج دوست این آقای دیکتاتور شده بود و به یک باره آن همه اسیر و خسارات و تلفات و شهید را تنها به خاطر دشمنی او با آمریکا از یاد برد. آمریکائی ها نیز با این که در جنگ هشت ساله از حامیان اصلی صدام بودند اما به محض پایان جنگ با ایران از همان روزهایی که در کاخ های صدام عکس های لنین و استالین را دیدند و حضور روسها و چینی ها را بیشتراز خود دیدند، دشمنی هایشان را آغاز نمودند دشمنی هائی که سرانجام اکنون صدام را به یک قدمی چوبه دار رسانده است.
اما از دیروز که حکم مرگ برای صدام صادر شده است بسیاری از مردم بویژه شیعیان جنوب به ابراز شادی پرداخته اند و درمقابل تعدادی از گروهای عرب نیز در شهر تکریت علیه این حکم اقدام به تظاهرات اعتراضی کرده اند و این گروه های عرب سننی چندی پیش نیز با انتشار بیاننامه ها و برگزاری گردهمائی های کوچکی نه تنها خواهان آزادی صدام بودند بلکه علنا خواستار برگشتن صدام به قدرت بودند که با تذکر شدید دولت مالکی روبرو شدند.
اتحادیه اروپا نیز با اجرای حکم اعدام صدام مخالفت کرد و چند سازمان حقوق بشری جهانی و چند گروه دیگر نیز همینطور . اما از همه این مخالفت ها و موافقین اعدام صدام به نظر جلال طالبانی که رسیدم خیلی تعجب کردم. آقای طالبانی با اینکه دادگاه صدام را عادلانه خواند اما از اعدام صدام چندان راضی به نظر نمی رسید. این آقای طالبانی همان جلال طالبانی است که روزگاری از سوی همین صدام حسین شناسنامه اش باطل اعلام شد وآقای دیکتاتور نامش را از شهروندی عراق پاک کرده بود و بماند که صدام با کردهای تحت رهبری طالبانی چه ها که نکرد.
اکنون آقای طلبانی که در مسند قدرت قرار گرفته است مثل این که از مخالفان مرگ صدام است البته این مخالفت نه از این است که آقای طالبانی فکر کند که صدام شایسته مرگ نیست بلکه از روی مخالفتش با اجرای حکم اعدام است و یا شاید آقای طالبانی از معدود کسانی باشد که بشتر از هر کس دیگری می داند که صدام چقدر دیکتاتور و جنایت پیشه است و شاید فکر می کند که صدام دیکتاوری است که حتی مرگش هم مرگ می آفریند. به همین دلیل صدام با همه دیکتاتورهای دیگر فرق دارد.
سرانجام بعد از مدتی نسبتا طولانی و در یک دادگاه فرسایشی که در طول محاکمه متهمان حزب ساقط شده بعث به رهبری صدام چنین بار کار به تعطیلی جلسات دادگاه و حتی عوض کردن دو قاضی نیز کشیده شده بود، برای صدام و هفت تن از دارودسته اش حکم صادر شد. این حکم تنها حکم یکی از جنایات صدام و همکارانش می باشد که در آن صدام دستور کشتن بیش از 142 تن از شهروندان شیعه عراقی را صادر می کند. این اتهام صدام یکی از اتهاماتی بود که صدام متهم به آن شده بود. البته دادگاه بغداد، صدام را تنها برای 12 اتهام از مجموع 500 اتهامی که علیه او ثبت شده بود فرا خوانده بود و این اتهامی که صدام را با حکم اعدام با چوبه دار روبرو کرد نیز یکی از اتهامات کوچک صدام و همراهانش از این 12 اتهام اصلی بوده است.
هنوز بسیار معتقدند که باید صدام به خاطر تمامی این 12 اتهام محاکمه شود. در محاکمه صدام کوچکترین اشاره ای به جنایت وی علیه ایران و استفاده از بمب شیمایی در جنگ هشت ساله نشده است. همچنین صدام به جرم نسل کشی علیه کرد ها نیز بااینکه چند جلسه محاکمه شد ولی در این مورد نیز حکمی دریافت نکرده است.
از این ها که بگذریم می رسیم به واکنش های عجیب و در خور توجه تعدادی از مقامات عراقی و جهان و گروه های از مردم عراق.بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران و آمریکا از صدور این حکم علیه صدام استقبال کردند. ایران را می توان دوست نزدیک چند سال آخر حیات حکومت صدام نامید که بعد از جنگ اول خلیج دوست این آقای دیکتاتور شده بود و به یک باره آن همه اسیر و خسارات و تلفات و شهید را تنها به خاطر دشمنی او با آمریکا از یاد برد. آمریکائی ها نیز با این که در جنگ هشت ساله از حامیان اصلی صدام بودند اما به محض پایان جنگ با ایران از همان روزهایی که در کاخ های صدام عکس های لنین و استالین را دیدند و حضور روسها و چینی ها را بیشتراز خود دیدند، دشمنی هایشان را آغاز نمودند دشمنی هائی که سرانجام اکنون صدام را به یک قدمی چوبه دار رسانده است.
اما از دیروز که حکم مرگ برای صدام صادر شده است بسیاری از مردم بویژه شیعیان جنوب به ابراز شادی پرداخته اند و درمقابل تعدادی از گروهای عرب نیز در شهر تکریت علیه این حکم اقدام به تظاهرات اعتراضی کرده اند و این گروه های عرب سننی چندی پیش نیز با انتشار بیاننامه ها و برگزاری گردهمائی های کوچکی نه تنها خواهان آزادی صدام بودند بلکه علنا خواستار برگشتن صدام به قدرت بودند که با تذکر شدید دولت مالکی روبرو شدند.
اتحادیه اروپا نیز با اجرای حکم اعدام صدام مخالفت کرد و چند سازمان حقوق بشری جهانی و چند گروه دیگر نیز همینطور . اما از همه این مخالفت ها و موافقین اعدام صدام به نظر جلال طالبانی که رسیدم خیلی تعجب کردم. آقای طالبانی با اینکه دادگاه صدام را عادلانه خواند اما از اعدام صدام چندان راضی به نظر نمی رسید. این آقای طالبانی همان جلال طالبانی است که روزگاری از سوی همین صدام حسین شناسنامه اش باطل اعلام شد وآقای دیکتاتور نامش را از شهروندی عراق پاک کرده بود و بماند که صدام با کردهای تحت رهبری طالبانی چه ها که نکرد.
اکنون آقای طلبانی که در مسند قدرت قرار گرفته است مثل این که از مخالفان مرگ صدام است البته این مخالفت نه از این است که آقای طالبانی فکر کند که صدام شایسته مرگ نیست بلکه از روی مخالفتش با اجرای حکم اعدام است و یا شاید آقای طالبانی از معدود کسانی باشد که بشتر از هر کس دیگری می داند که صدام چقدر دیکتاتور و جنایت پیشه است و شاید فکر می کند که صدام دیکتاوری است که حتی مرگش هم مرگ می آفریند. به همین دلیل صدام با همه دیکتاتورهای دیگر فرق دارد.