Thursday, August 17, 2006


از هر دري سخني / گفتار تلويزيوني
پرويز صياد
از هر دري سخني عنوان گفتاري تلويزيوني ست كه نويسنده و هنرمند نامدار پرويز صياد، هر از چندي در برنامه اي كه از شبكه پارس پخش ميشود، اجرا ميكند. يكشنبه ششم آگوست ــ در سوگ اكبر محمدي "روزي خواهد آمد كه ساده ترين مردم ميهن من از روشنفكران اخته خود بازخواست كنند: روزي كه كشورمان چون شعله اي كوچك و مهجور فرو مي مرد، شما روشنفكران چه مي كرديد؟" آنچه خواندم، نقل قولي ست از "كاستيلو" شاعر گواتمالايي كه دقيقا امروز شامل همه روشنفكراني ست كه در هر دو سوي مرز نسبت به آنچه در سرزمين شان مي گذرد خاموشند يا بدتر از آن با سازشكاري هاشان بر لهيب جهنمي كه فاشيزم مذهبي در ايران برپا كرده است دامن مي زنند. هر آزاده اي كه در زندان هاي اين رژيم ــ يا در گوشه و كنار آن مرز و بوم كه خود بدل به زندان پهناور و گسترده اي شده است ــ در راستاي آزاديخواهي جان مي دهد، اين ميهن ماست كه در آرزوهاي بر باد رفته آن آزاده فرو مي ميرد تا دوباره در آرزوي آزاده اي ديگر سر بر آورد. اكبر محمدي از اين آزادگان بود كه شبانگاه يكشنبه هشتم مرداد زير دست و پاي شكنجه گران بي نام و نشان ولايت فقيه در زندان اوين جان سپرد. و تنها پدر سوگوار و مادر داغديده او نبود كه در فقدانش گريست. هزاران هزار ايراني در سراسر عالم با شنيدن اين خبر اشك به ديده آوردند چرا كه بار ديگر فرو مردن ميهن شان را در آرزوي جوان آزاده اي ديگر بايد به سوگ مي نشستند. اكبر محمدي به خاطر شركت‌ در تظاهرات دانشجويان كه در تيرماه هفت سال پيش به دنبال حمله نظاميان و شبه نظاميان به خوابگاهشان صورت گرفته بود، دستگير و زنداني شد. وقتي خبر حمله به خوابگاه دانشجويان و قلع و قمع آنها خشم همگاني را در ايران برانگيخت، خامنه اي اشك تمساح ريخت كه: "اين جوانان را حتي اگر عكس هاي مرا پاره مي كنند آسيب نرسانيد. آنها فرزندان من اند"! اما گشتاسب فرومايه فرزندكش، چندي بعد كه خشم عمومي فروكش كرد، به زنداني كردن و مجازات هاي صدها دانشجوي دستگير شده و صدور حكم اعدام براي سه تن از آنان رضايت داد. يكي از آن سه تن همين اكبر محمدي بود. طولي نكشيد بر اثر اقدامات سازمان هاي دانشجويي داخل ايران و هم پشتيباني مراجع حقوق بشر احكام اعدام به پانزده سال زندان تعديل يافت، اما از آنجا كه وقتي به مرگ مي گيرند به تب رضايت داده مي شود، هيجان ناشي از بخشودگي حكم اعدام براي سه جوان معترض، مانع از آن شد تا سازمان هاي بين المللي اين مسئله را پيگيري كنند كه پانزده سال زندان براي شركت در تظاهرات و اعتراض غيرمسلحانه در كجاي دنيا و در پيشينه كيفري كدام جهنم دره اي سابقه داشته و اعمال شده است. در برقراري ارتباط و داد و ستد با رژيم آفريقاي جنوبي دوران آپارتايد، جهان به عذاب وجدان دچار شده بود. حتي ورزشكاران آن كشور به ميدانهاي ورزشي بين المللي راه نمي يافتند و از اجراي گروه باله آفريقاي جنوبي در "آلبرت هال" لندن، روشنفكران معترض جلوگيري كردند. با اين همه رژيم نژادپرست آفريقاي جنوبي معترض و مبارز مسلحي چون نلسون ماندلا را بيست و پنج سال در زندان هاي خود تحمل كرد، تا بالاخره تحت فشارهاي بين المللي به دوران آپارتايد در آن كشور پايان داده شد و ماندلاي رها شده از زندان در اولين انتخابات آفريقاي جنوبي بعد از دوره آپارتايد به مقام رياست جمهوري رسيد. حال چگونه در كنار آ‌مدن با رژيمي كه دانشجوي زنداني و بي آزاري چون اكبر محمدي را هفت سال تحمل نمي كند جهان دچار عذاب وجدان نمي شود؟ اين را بايد از روشنفكران اخته اي پرسيد كه تاكنون به شيوه هاي گوناگون غازه بر چهره كريه اين رژيم جنايتكار كشيده اند. تازه از ياد نبريم اكبر محمدي اگر هفت سال در زندان هاي رژيم زير شكنجه و آزار دوام آورد، به دليل شهرتي ست كه خارج از مرزهاي كشورش به دست آورده بود. او مثل اكبر گنجي، اميرانتظام، باطبي و چند زنداني ديگر زير توجه مجامع بين المللي حقوق بشر قرار داشت. حساب كنيد چه بر سر هزاران مبارز گمنام در همان روزهاي اول دستگيري يا زنداني شدن آورده اند. شب پيش از مرگ اكبر محمدي در زندان، پدرش به راديو فردا گفته بود: "صداي ما را به گوش جهانيان برسانيد. به سازمان ملل بگوييد كه در ايران و زندان اوين چه مي گذرد . . . چرا اين كارها را مي كنند . . . اين رژيم چه مي خواهد از جان بچه هاي ما. . .؟" من به سهم خود شرمنده اين پدر هستم چون آنها كه بايد صداي سوگواري مثل او را به گوش جهانيان برسانند غالبا در گوش رهبران جهان پچ پچ سازش با قاتلان فرزندش را سر مي دهند. و بسياري شان در رسانه هاي جمعي به قول زنده ياد شاملو "براي قرصي نان به دريوزه گي افتاده اند." با دستكاري مختصر در پيش بيني بخردانه "كاستيلو" شاعر گواتمالايي به اين مقوله غم انگيز خاتمه مي دهم: "روزي خواهد آمد كه ساده ترين مردم ميهن من از روشنفكران اخته خود بازخواست كنند، روزي كه كشورمان چون شعله اي كوچك و مهجور ــ در آرزوهاي بر بادرفته آزادگاني چون اكبر محمدي ــ فرو ميمرد، شما روشنفكران چه مي كرديد؟" و تا فرصتي ديگر بخشي از شرمندگي خود را در برابر مادر داغديده و پدر در سوگ نشسته اكبر محمدي نصيب سازشكاران با رژيم جنايتكار جمهوري اسلامي مي خواهم

Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?