Monday, August 07, 2006

گزارشي از مجلس سوگواري اکبر محمدي

راه اکبر را ادامه دهيد

نويد احمدي

۱۶ مرداد ۱۳۸۵

راه اکبر را ادامه دهيد

به هر سو كه سر مي چرخاندي كسي را مي ديدي كه مشكوك و مرموزانه به كسي مي نگرد و يا حتي خيره شده است به تو. نگاه وي‍‍ژه اي دارند اينها. اين نگاه آنقدربا بقيه فرق دارد كه گمان مي توان كرد دشمني ديرينه اي با اين خيل عظيم در پس آن نهفته.

خيل عظيمي كه براي سوگواري ياري از دست رفته از خيل ياران دبستاني، اکبر محمدي اينجا آمده اند.
گوشه گوشه مسجد را، اين افراد اشغال كرده اند. يقينا از تهران آمده اند. محلي ها همديگر را مي شناسند، خجالت مي کشند اينطور مستقيم و اين قدر خصمانه به كسي بنگرند. آنقدر زياد هستند كه حتي آنكه بر منبر نشسته، نمي تواند به خوبي بهشت، دوزخ و جهنم را براي بازماندگان تبيين كند.

صداي موج دريا تا اينجا هم مي رسد. محمدي که چند سالي مي شد دريا را نديده بود، همين چند روز قبل در زندان اوين درگذشت. كسي هنوز دليل مرگش را نمي داند. مقامات زندان اوين ابتدا اعلام كردند اكبر محمدي در اثر سكته از دنيا رفته است، اما چند روز بعد سخنگوي قوه قضاييه و وزير دادگستري اعلام كرد علت اصلي مرگ يك ماه بعد اعلام مي شود. از اين يك ماه چند روزي سپري شده است.

اما شاهدان دفن پنهاني او، كه از چند تن تجاوز نمي كردند آثار شكنجه و ضرب و جرح و كالبد شكافي را بر بدنش ديده اند. نقاط مختلفي از بدن او شكافته شده و سرش هم شكسته بود.

جمعيت كه اغلب دانشجو و جوان هستند، و برخي نيز از خانواده و همشهري هاي اكبر، آمده اند تا آخرين وداع را با اكبر داشته باشند. اما همان ماموران لباس شخصي كه در جاي جاي مسجد و حياط ايستاده اند، و نيز دوستان ديگرشان كه در پاسگاههاي ورودي شهر مستقر شده اند، مانع از حضور بسياري ديگر از دانشجويان و فعالان سياسي شده اند.

ممانعت از ورود به شهر

در حدود سي كيلو متري شهر آمل دو دستگاه ميني بوس حامل شركت کنندگان در مراسم ختم، قبل ازرسيدن به مقصد به همراه سرنشينان خود توقيف شدند. همچنين بيش از چهل نفر از اعضاي شوراي مركزي و شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت، اعضاي شوراي مركزي سازمان ادوار دفتر تحكيم وحدت و شماري از اعضاي كميته دانشجويي گزارشگران حقوق بشركه عازم آمل، محل برگزاري مراسم ختم اكبر محمدي بودند توسط مأموران پاسگاه انتظامي گردنك بازداشت شدند و از حضور آنها در مراسم ختم ممانعت به عمل آمد.

مأموران پاسگاه ابتدا وعده دادند كه به زودي تمام اين افراد آزاد مي شوند. آنها حتي براي آزادي اين افراد، به برخي "جاها" تلفن و كسب تكليف كردند؛ اما فرمان همان بود كه از ابتدا صادر شده بود: همه بايد تا پايان مراسم دربازداشت باشند. در همين حال مجتبي بيات عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با هشدار نسبت به عدم آزادي بازداشت شدگان به ماموران گفت:" در صورتي که مسئولين بازداشت شدگان را آزاد نكنند، مسئوليت كليه اقدامات و اعتراضات بر عهده مسئوليني خواهد بود كه حتي از شركت دانشجويان در مراسم يادبود مرحوم محمدي نيز بيم دارند".

ماموران در مقابل اين اعتراض اعلام كردند: "ما حتي مي توانيم به هر وسيله اي براي ساكت كردن شما متوسل شويم. در پايان مراسم هم شما را تحت الحفظ به تهران باز مي گردانيم."

در حالي كه اين عده در بازداشتگاه يك پاسگاه پليس بودند، عده اي ديگر توانستند بااتومبيل شخصي خود را به آمل برسانند.

منوچهر را تنبيه مي كنيم

قبل از آغاز مراسم هشدارهاي شديدي به خانواده اكبر محمدي داده شده بود؛ از جمله آنان را تهديد كرده بودند هر گونه عدم توجه به هشدار ها منجر به سختگيري نسبت به منوچهر محمدي، برادر اكبر خواهد شد. منوچهر نيز از حدود 7 سال قبل به همراه برادر خود در زندان به سر مي برد.

اين هشدار ها باعث شده بود تا از هر گونه اعتراض و شعار دهي پرهيز شود. هر چند جو غالب بر مراسم نيز چنان حزن انگيز بود كه كسي را ياراي شعار دهي نبود. اما به هر حال دانشجوياني كه امده بودند، نمايندگان جبهه ملي، حزب ملت ايران، اعضاي تحكيم، اعضاي ادوارتحكيم، زندانيان سياسي سابق وبرخي ديگر از فعالان سياسي ودانشجويان در چند مورد اقدام به خواندن سرود هاي "يار دبستاني من" و "اي ايران اي مرز پر گهر" كردند. اما هر بار با هر سر و صدا، تهديد و تشديد فضاي ارعاب مانع از ادامه مي شد. ممانعت همراه باتهديد.

راه پسرم را ادامه دهيد

پدر اكبر محمدي اما در سخنان كوتاهي گفت: "از تمام كساني كه در اينجا حضور دارند و نيز از دانشجويان و فعالان سياسي خواهشمندم راه اكبر را ادامه دهند و در راه سربلندي ايران عزيز ما بكوشند."


Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?