Tuesday, August 08, 2006
روز داوری
انقلاب پرشکوه سال 1357 برای کسانی که آن قدر بالغ بودند که بتوانند عظمت و رسالت آن را درک کنند، یکی از
فراموش نشدنی ترین و در عین حال تاثیر گذارترین وقایع تاریخ معاصر کشورماست.یکی از اصلی ترین یادگارهای این انقلاب پرشکوه ضد سلطنتی/ترقی خواهانه، به رخ کشیدن تجربه ای بس گرانبها و البته با یادآوری شکست تاریخی این انقلاب بس دریغ برانگیز است.تجربه چگونگی آغاز یک انقلاب، گسترش آن و سرانجام اتحاد نیروها و طبقات ترقی خواه در برابر رژیم کودتایی پهلوی و مقابله با وحشی گری ها و کشتار ها و سرکوب های حکومت نظامی اش، رفتن در کنار فراموش کردن تئوری و استراتژی انقلاب و تسلیم شدن در برابر فرصت طلبی عقب مانده ترین اقشار جامعه برای به انحراف کشیدن و سرانجام به شکست کشیدن آن انقلاب غرور آفرین!از همین روست که اگر فرض کنیم ما هم اکنون در آستانه یک انقلاب پرشکوه دیگر قرار داریم باید نیروهای بالفعل و بالقوه انقلابی را به سوی بهره گیری از تجارب انقلاب سال 1357 سوق دهیم.انقلاب سال 1357 چون آینه ای در برابر ما برای درس آموزی از گذشته رخ می نماید. آن انقلاب به خوبی اثبات کرد که بدون یک نیرو و جنبش سیاسی مترقی، بدون طبقات انقلابی آگاه و مسلح به تئوری انقلابی و بدون سازماندهی و بدست گرفتن ابتکار عمل و هشیاری دائمی برای مقابله با موج سواری ضد انقلابی که با بهره گیری از ابزارهای تخدیر و باورهای عامیانه در صدد قبضه کردن قدرت به سود خود و منافع خود هستند و سرانجام بدون پاسداری مسلحانه از دستاوردهای آن و بدون تن دادن به سازش و دسیسه و تسلیم، هر انقلابی حتی با عظمت انقلاب ایران که فوکو آن را یکی از نمونه های دگردیسی در ژئوپلتیک بین المللی
از همین روست که درست در همین هنگام باید نسل پس از انقلاب را با تجربه های انقلاب سال 1357 و مخاطرات پیش رو آشنا کرد و درست در همین هنگام است که باید ماهیت شعار های عوام فریبانه ای چون "جبهه متحد" و یا "امروز فقط اتحاد" را به خوبی آشکار کرد و به آگاه کردن هر چه بیشتر نسل جوان پرداخت؛ زیرا شکست تلخ و فاجعه بار انقلاب سال 57 که با سرکوب و کشتار، جنگ، آوارگی، تبعید و مصائب بسیار برای مردم ما همراه بود، نباید بار دیگر تکرار شود. نسل جوان باید به درستی از نقش مزورانه و فرصت طلبانه روح الله خمینی و اطرافیانش در جریان انقلاب 57 آگاه شود و مانع از آن شود که بار دیگر این نقش توسط افرادی دیگر در لباس های متفاوت از شاهزاده خود خوانده تا رهبر خود خوانده و یا هر نیروی ارتجاعی و توتالیتار دیگری حتی تحت پوشش چپ تکرار شود.اما درست در همین هنگامه است که رژیم دست به کار می شود؛ دستگاه های اطلاعاتی رژیم به خوبی این نکته را درک کرده اند که نسل جوان امروزین تا زمانی که چشم امید به خارج دوخته باشد هیچ خطری جمهوری اسلامی را تهدید نمی کند. اما آن ها از روز 18 تیر سال 1378 ناقوس های مرگ را پرطنین تر درگوش های خود شنیده اند؛ آن ها دریافته اند که اگر این شورش های خود به خودی مهار نشود و به یک روند رو به اوج بدل شود، اگر این شورش ها با اعتصابات سراسری سیاسی همراه شود و اگر هسته هایی از جوانان آگاه در هر محله به استمرار و سازماندهی این حرکت های اعتراضی یاری رسانند، دیگر باید خود را برای مراسم فاتحه حکومت شان که با هزار مصیبت می کوشند به اتحادیه اروپا، آمریکا و جهان ثابت کنند که پایه های قدرتش مستحکم است، آماده کنند.از همین روست که با تمام توان می کوشند تا نسل جوان را از تجربه های دهه 50 دور کنند.پشت سر هم کتاب هایی پر از اطلاعات جعلی و تحریف شده علیه چریک های فدایی خلق ایران در می آورند. پشت سر هم دستور توقیف آثاری را می دهند که به نوعی به تجارب انقلابی دهه 50 راه می برند (حتی امسال در به اصطلاح نمایشگاه کتاب شان کتاب شعری را که عنوانش "چریک های جوان " بود توقیف کردند) و سرانجام در اقدامی بی شرمانه اکنون می خواهند بقایای آرامگاه جان باختگان مبارزات چریکی و انقلابی دهه 50 علیه حکومت کودتایی شاه را نیز به مدد شهردار
از همین روست که درست در همین هنگام باید نسل پس از انقلاب را با تجربه های انقلاب سال 1357 و مخاطرات پیش رو آشنا کرد و درست در همین هنگام است که باید ماهیت شعار های عوام فریبانه ای چون "جبهه متحد" و یا "امروز فقط اتحاد" را به خوبی آشکار کرد و به آگاه کردن هر چه بیشتر نسل جوان پرداخت؛ زیرا شکست تلخ و فاجعه بار انقلاب سال 57 که با سرکوب و کشتار، جنگ، آوارگی، تبعید و مصائب بسیار برای مردم ما همراه بود، نباید بار دیگر تکرار شود. نسل جوان باید به درستی از نقش مزورانه و فرصت طلبانه روح الله خمینی و اطرافیانش در جریان انقلاب 57 آگاه شود و مانع از آن شود که بار دیگر این نقش توسط افرادی دیگر در لباس های متفاوت از شاهزاده خود خوانده تا رهبر خود خوانده و یا هر نیروی ارتجاعی و توتالیتار دیگری حتی تحت پوشش چپ تکرار شود.اما درست در همین هنگامه است که رژیم دست به کار می شود؛ دستگاه های اطلاعاتی رژیم به خوبی این نکته را درک کرده اند که نسل جوان امروزین تا زمانی که چشم امید به خارج دوخته باشد هیچ خطری جمهوری اسلامی را تهدید نمی کند. اما آن ها از روز 18 تیر سال 1378 ناقوس های مرگ را پرطنین تر درگوش های خود شنیده اند؛ آن ها دریافته اند که اگر این شورش های خود به خودی مهار نشود و به یک روند رو به اوج بدل شود، اگر این شورش ها با اعتصابات سراسری سیاسی همراه شود و اگر هسته هایی از جوانان آگاه در هر محله به استمرار و سازماندهی این حرکت های اعتراضی یاری رسانند، دیگر باید خود را برای مراسم فاتحه حکومت شان که با هزار مصیبت می کوشند به اتحادیه اروپا، آمریکا و جهان ثابت کنند که پایه های قدرتش مستحکم است، آماده کنند.از همین روست که با تمام توان می کوشند تا نسل جوان را از تجربه های دهه 50 دور کنند.پشت سر هم کتاب هایی پر از اطلاعات جعلی و تحریف شده علیه چریک های فدایی خلق ایران در می آورند. پشت سر هم دستور توقیف آثاری را می دهند که به نوعی به تجارب انقلابی دهه 50 راه می برند (حتی امسال در به اصطلاح نمایشگاه کتاب شان کتاب شعری را که عنوانش "چریک های جوان " بود توقیف کردند) و سرانجام در اقدامی بی شرمانه اکنون می خواهند بقایای آرامگاه جان باختگان مبارزات چریکی و انقلابی دهه 50 علیه حکومت کودتایی شاه را نیز به مدد شهردارحزب الله خود ویران کنند!می خواند، نیز شکست خواهد خورد