Sunday, July 30, 2006

جنگ لبنان و خطرات آن برای ايران *
برای جلوگيری از گسترش دايره جنگ در خاورميانه, کارزار گسترده و همه جانبه با هدف توقف فوری جنگ لبنان و آتش بس از سوی صدای سوم لازم است. صدای همه روشنفکران سکولار و آزاديخواه و صلح دوست عرب و ايرانی که برای خاموشی شعله های جنگ لبنان و جلوگيری از سرايت آن به سوريه و ايران تلاش کنند.
روشنگری: اين اظهار نظر و ارزيابی که جنگ لبنان در واقع حاشيه ای است بر جنگ اصلی با ايران و سوريه به طرز گسترده و خطرناکی رو به عموميت نهاده است و اين عموميت هم تصادفی نيست. ارتباط بين اسراييل و آمريکا از يک طرف و رژيم اسلامی و حزب الله از طرف ديگر واقعيتی انکار ناپذير است. لبنان کانون تصادم نقشه های آنان است. برای جمهوری اسلامی جنگ در لبنان دور نگه داشتن جنگ از ايران است و برای آمريکا جنگ در لبنان وسيله ای برای کشاندن ايران به دايره جنگ. بر متن چنين ارتباطی, از سوی غرب و آمريکا فضاسازی های روانی گسترده ای صورت می گيرد تا هر چه بيشتر پای ايران به جنگ کشيده شود و تبليغات خود رژيم هم به اين موضوع کمک می کند. در وضعيت کنونی شايد تنها جرقه ای کوچک کافی باشد تا پای ايران به جنگ کشيده شود. اين جرقه می تواند هر بهانه ای باشد. به عنوان نمونه روزنامه معاريو چاپ اسراييل نوشته است که ارتش اين کشور خود را برای حمله به سفارت ايران در بيروت آماده می کند, زيرا جاسوسان اسراييلی خبر داده اند که سيد حسن نصرالله در زير زمين سفارت ايران در بيروت پنهان شده است. جنگ طلبان با لذت مخصوصی عواقب احتمالی چنين حمله ای را مورد بحث و بررسی قرار می دهند و آن را زمينه ای برای آغاز رسمی ورود رژيم تهران به جنگ با اسراييل و آمريکا تلقی می کنند. يکی از هولناک ترين جنبه های جنگ در لبنان دريدن پرده های حقوقی و منشورهای بين المللی مربوط به رعايت حقوق غيرنظاميان در جنگ است. ارتش اسراييل که در جريان بمباران های لبنان تاکنون نه تنها زنان و کودکان و خانه و کاشانه مردم را نابود کرده و به بيمارستان ها و ماشين های امداد رسانی به مجروحان هم رحم نکرده, که آشکارا و عامدانه به مدت شش ساعت با موشک و راکت به مقر نيروهای حافظ صلح سازمان ملل حمله کرد و 4 ناظر برقراری صلح را کشت. در مقابل اين جنايات آشکار, کاندوليزا رايس در کنار المرت در کنفرانس مطبوعاتی مشترک آشکارا از "خاورميانه جديد" سخن گفت. و سازمان ملل حتی نتوانست بمباران های هوايی اسراييل را به خاطر مخالفت آمريکا در قطعنامه ای محکوم کند. اين است خاورميانه جديد آمريکا و اسراييل: اين خاورميانه جديد بايد با بمب و راکت و موشک و نابودی تمام زيربنای اقتصادی ايران, سوريه و لبنان ساخته شود, با قتل عام زنان و کودکان و آوارگی ميليونی, و دامن زدن به جنگ های خونين داخلی ميان گروه های قومی و ملی و مذهبی. در اين "خاورميانه جديد" هيچ کس تامينی ندارد و حتی به سازمان های بين المللی و روزنامه نگاران و خبرنگاران هم رحم نخواهد شد. در اين خاورميانه جديد هيچ قانونی جز توحش مطلق حاکم نيست و هيچ غير نظامی ار هيچ حقی برخوردار نيست. خاورميانه جديد آمريکا و اسراييل يعنی جاری کردن رود خون. و خونی که از لبنان می ريزد می تواند همين فردا سرتاسر ايران را در کام خود نيز غرق کند. در برابر چنين چشم انداز دهشتناکی هيچ انسان آزاده ای نمی تواند سکوت کند و به غلبه عقل سليم بر دو طرف نزاع, يعنی آمريکا و اسراييل از يک سو و حزب الله, ايران, سوريه از سوی ديگر اميد ببندد. چرا که هر دو طرف به جنگی تا نابودی ديگری رو آورده اند و گفتگو و ديپلماسی را هم در خدمت آن قرار داده اند. نابرابری قدرت در اين جنگ و يا تفاوت ها و شباهت های تاکيتک های طرفين نيز نمی تواند ماهيت سياه و ارتجاعی هر دو طرف درگير را پوشيده نگاه دارد. برای جلوگيری از گسترش دايره جنگ در خاورميانه, کارزار گسترده و همه جانبه با هدف توقف فوری جنگ لبنان و آتش بس از سوی صدای سوم لازم است. صدای همه روشنفکران سکولار و آزاديخواه و صلح دوست عرب و ايرانی که برای خاموشی شعله های جنگ لبنان و جلوگيری از سرايت آن به سوريه و ايران تلاش کنند. اکنون هزارها ايرانی دمکرات و سکولار و انساندوست در غرب به سر می برند که ماهيت هر دوطرف را می شناسند و با نهادهای حقوق بشر و رسانه ها و روشنفکران غرب تماس دارند واز سرکوب رژيم هم در امانند. سوال اين است که آيا آن ها ميتوانند نقش اين صدای سوم را در سطح بين المللی بازی کنند. بويژه که جنگ لبنان بخشی از جنگ ارتجاعی و خطرناک رژيم و دولت آمريکا هم هست که از حاشيه ها شروع شده است. سوال اين است که آيا روشنفکران دمکرات و ليبرال در اين جبهه خارجی که مستقيما به ايران و حمله نظامی به ايران هم مربوط است، ميدان را به دست دو دشمن ايران خواهند داد

Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?